این عکسها در دوران قاجار و توسط "آنتوان سوروگین" عکاس ارمنی برداشته
شدهاند. وی در۱۸۴۰ به دنیا آمد و در سال ۱۹۳۳ از دنیا رفت. از آنجا که او بیشترین
سال های عمر خویش را در دوران حکومت قاجارها بر ایران سپری کرده، به عکاس عصر
قاجاریه معروف است.
آنتوان فرزند یک سیاستمدار روسی به نام "واسیل سوروگین" بود، که در ایام ماموریت
پدرش در ایران، در سفارت روسیه در تهران متولد شد. اما تنها چند سالی از دوران
کودکی را در ایران سپری کرد، و در واقع در تفلیس گرجستان بزرگ شد. چراکه به روسیه
رفت و به تحصیلات هنری پرداخت. وی ابتدا به نقاشی علاقه داشت، اما پس از مرگ پدر در
حادثه سوارکاری و به دلیل کمک به معاش خانواده، عکاسی را پیشه خود کرد. او که از
اواخر قرن نوزدهم به ایران بازگشته بود، به کمک برادران خود، کولیا و امانوئل،
عکاسخانه ای در خیابان علاءالدوله تهران دائر نمود. این خیابان که در عهد قاجاریه
مرکز اصلی شهر تهران به حساب می آمد، از باغی به همین نام منشعب شده، و امروزه به
نام خیابان فردوسی شناخته می شود.
سوروگین پس از جا افتادن در ایران، عکسبرداری از نقاط مختلف این کشور و به ویژه
از همه اقشار و گروههای اجتماعی مردم آن را، آغاز کرد.
بسیاری از عکس های وی در حد فاصل سالهای ۱۸۷۰ تا
۱۹۳۰ برداشته شدهاند.
زندگی دهقانها
تسلط او به زبان فارسی، مزیت اصلی وی در ایجاد ارتباط با مردم ایران و نواحی
مختلف آن بوده است. به طوری که عکس هایی که از دربار سلطنتی قاجار، حرمسرا، مساجد،
بناهای تاریخی و مردم نقاط مختلف ایران برداشته است، از مهمترین اسناد تصویری تاریخ
ایران و مشرق زمین به حساب می آیند. اسنادی که می توانند دستمایه تحقیقات متعدد
جامعه شناسی، مردمشناسی، ایرانشناسی، شرقشناسی و سایر مطالعات فرهنگی باشند.
کمااینکه در واقع منبع اصلی بسیاری از تصاویر ایران قجری در کتب و نشریات قدیمی، و
سفرنامههای مستشرقین وقت، عکس های سوروگین بوده است.
فلک
عریضهخوانی در محضر شاه
اما از آنجا که ذکر نام عکاس در کنار عکس در آن زمان به یک دستورالعمل یا سنت
قطعی تبدیل نشده بود، این موضوع از نظر پنهان مانده است. با این همه، اوج شهرت
جهانی و فراوان وی به سال ۱۹۹۵ مربوط می شود، که مجموعه ای
از کارهایش در کتابخانه "دانشگاه لایدن" به نمایش گذاشته شد.
ماهیگیران
نباید از نظر دور داشت که ورود عکاسی به ایران تا حد زیادی مرهون علاقه وافر
ناصرالدین شاه به این فن بوده است. همین امر موجب شد تا وی علاوه بر عکس های متعددی
که خودش و سایر عکاسان ایرانی تهیه می کردند، به آنتوان نیز فرصت عکاسی از
رویدادهای گوناگون را بدهد. از مهمترین عکاسان ایرانی هم دوره سوروگین، می توان از
عبدالله میرزا قاجار، میرسید علی خان و منوچهر میرزا نام
برد.
قالیبافان
ویژگی مهم عکسهای سوروگین در تاثیرپذیری او از روش قومشناسی
مرسوم در قرن نوزدهم میلادی است. قرنی که به مدد اختراع ابزار تصویربرداری و گسترش
ارتباطات مغرب زمین با شرق، کنجکاوانه و پژوهشگرانه به موضوعات نگاه می کند و برای
شناخت خود از جوامع غریبه، نیازمند ثبت جزئیات متعدد و رفتارشناسی است. به همین سبب
بسیاری از موزههای اروپایی عکسهایی از مجموعه وی را
خریداری کردهاند، تا مطالعات علمی خود را به مدد بخشی از این مجموعه تکمیل کنند.
چراکه برای او عکاسی کردن از درباریان درست به اندازه عکس گرفتن از گدایان، نظامیان،
روستائیان، کشاورزان، زنان بافنده و علمای مذهبی اهمیت داشت، و به همبن سبب مجموعهاش
شامل عکسهایی از بازار، ورزش زورخانهای، دراویش، تجمع
مردم در مراسم عمومی، تعزیه و شبیه به آن می باشد. همین گستردگی است که به مطالعات
علمی ابعاد گوناگون می بخشد و به شناخت همه جانبه، و نه یک سو نگرانه، کمک می کند.
بستنی!
بسیاری از عکسهای مجموعه سوروگین دارای نگاتیو شیشهای،
و برخی از عکسها مزین به امضای او هستند. همچنین خیلی از
کارت پستالهای قدیمی که توسط جهانگردان وقت از ایران خارج شدهاند، حاصل عکاسی وی
میباشند.
بانوی ایرانی
اهمیت مجموعه سوروگین زمانی بیشتر معلوم می شود که دریابیم آنچه به جا مانده،
بقایای بیش از هفت هزار عکس است که در جریان آتشسوزی مغازه او در خلال درگیری های
عصر مشروطیت و حملات محمد علی شاه سوخت و از میان رفت. در سال ۱٩٠۸ (۱٢۸٧)،
خانواده سوروگین به علت ارتباطشان با جنبش مشروطه دچار مشکلات زیادی شدند. آنها
ناچار به سفارتخانه انگلستان پناه بردند. چراکه با وجود اینکه سوروگین روسی بود،
ولی سفارتخانه انگلستان را بر سفارت روسیه ترجیح می داد. زیرا
که این سفارت از استبداد حاکم حمایت می کرد.
کمالالملک
شاید قدیمیترین عکس از یک شبهتئاتر ایرانی
در همان اوان خانههای بسیاری از مشروطه خواهان غارت شد،
و در خانه ظهیرالدوله که کنار عکاسخانه سوروگین قرار داشت نیز، بمب گذاشتند. این
موضوع آسیب بزرگی به مجموعه نگاتیوهای شیشهای او رساند و
همانگونه که گفته شد،از هفت هزار نگاتیو تنها تعداد دو هزار باقی ماند. متأسفانه
در خلال یک قرن گذشته، چنین مصیبتی به کرات گریبانگیر اسناد تصویری ایران شده، و
این اسناد مکرر در مکرر آسیب دیدهاند. در عین حال حاصل
سفرهای متعدد سوروگین در ایران و عکسهایی که از مناظر و
چشماندازهای کشور گرفته نیز، در گذر ایام چنان تغییر کردهاند و یا حتی گاه از
میان رفتهاند، که گویی هیچگاه وجود خارجی نداشتهاند.
شهر فرنگ
شالیزار
سوروگین به دلیل ناراحتی کلیه از دنیا رفت، و در مقبره خانوادگی اش در تهران به
خاک سپرده شد. او هفت فرزند از خود به یادگار گذاشت. دخترش به نام مری که از دوستان
محمد رضا پهلوی به شمار می رفت، از شاه وقت درخواست نمود که بخشی از عکسهای
پدر را به او پس بدهند. چراکه در زمان رضا شاه نگاتیوهای شیشه ای پدرش را به این
بهانه توقیف کردند، که ایران قدیم و منسوخ شده را نشان میدهند.
اقدام مری سبب شد که مجموعهای بالغ بر ۶٩٠ عکس محفوظ بماند. از سوروگین رسالهای
به نام "فن عکاسی" نیز، به جای مانده است. نسخه خطی این رساله به شماره ۱۶٧٩ف در
کتابخانه ملی ایران موجود است، و سال ترجمه آن ۱٢۵٩ هجری قمری می باشد.
زنده به گور کردن
زن متمول ایرانی
مؤسسه اسمیتسونین واقع در شهر واشنگتن، پایتخت آمریکا مرکزی پژوهشی
و آموزشی و همچنین مجموعه ای از موزه های گوناگون میباشد
که توسط دولت بنیان گذاری شده و اداره میشود. این مؤسسه
متشکل از ۱۹ موزه و ۷ مرکز پژوهشی بوده و در مجموع ۱۵۰ میلیون قلم از اشیاء قیمتی
را در اختیار دارد. این مؤسسه همچنین مسؤلیت انتشار مجله ماهانه اسمیتسونین را بر
عهده دارد.
مؤسسه اسمیتسونین به منظور تولید و گسترش دانش وبا حمایت مالی یک دانشمند
انگلیسی با نام جیمز اسمیتسون (۱۷۶۵- ۱۸۲۹) در کشور آمریکا تأسیس شد. براساس وصیت
نامه وی اگر برادر زادهاش هنری جیمز هانگرفولد بدون ورثه
از دنیا می رفت داراییهای او "برای
راهاندازی مؤسسه ای که هدف اصلی آن تولید و ترویج دانش
میان انسان ها باشد" به دولت ایالات متحده واگذارمی شد.
منبع : سایت واشنگتن پریسم
Keine Kommentare:
Kommentar veröffentlichen